اولین تیزر رسمی اجل معلق با بازی رضا عطاران منتشر شد ارادت هنرمندان مطرح کشور به امام رضا (ع) در روز میلاد شمس‎‌الشموس آیا حکم اعدام تتلو تأیید شد؟ (۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴) جیمز فولی، کارگردان سرشناس آثار نوآر و مهیج، درگذشت لحظات قدسی در صحن عتیق | گفت‌وگو با علی حسینیان که عکس‌های ویژه‌ای از حرم مطهر رضوی ثبت کرده است نفرات برتر جشنواره هنر‌های تجسمی رضوی در مشهد معرفی شدند+ویدئو شبی که شعر، شهید و امام رضا(ع) به هم رسیدند | روایت شب شعر ارادت در میدان شهدای مشهد اظهارات وزیر فرهنگ درباره قیمت کتاب و یارانه‌ها تئاتر مشهد، «حیاط خلوت» سلبریتی‌ها یا صحنه‌ای برای نمایش هنر واقعی؟ بازدید وزیر فرهنگ از بخش بین‌الملل سی‌وششمین نمایشگاه کتاب تهران + فیلم کتاب هارداسان به سی‌وششمین نمایشگاه کتاب تهران رسید تصویر آنچه در تصور نمی‌آید | روایت‌هایی از رویارویی با امام رضا (ع) و حرم رضوی زیبایی‌هایی که ساده از کنارشان می‌گذریم | درباره میراث ادبی حرم مطهر رضوی چه می‌دانیم؟ اکران مستند من هامونم در اتحادیه علوم زمین اروپا نقش متفاوت محسن کیایی در فیلم سینمایی «بازی را بکش» فیلم‌هایی که درباره امام رضا (ع) ساخته شدند تئاتر مشهدی «زنگار و آیینه» روی آنتن شبکه چهار تلویزیون + زمان پخش صفحه نخست روزنامه‌های کشور - پنجشنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۴ علت پخش نشدن سریال یزدان امشب (۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۴) چیست؟ ۶ فیلم از رویش در جشنواره بین‌المللی ۱۰۰ | رونمایی از پوستر فیلم‌های منتخب جشنواره
سرخط خبرها

لحظات قدسی در صحن عتیق | گفت‌وگو با علی حسینیان که عکس‌های ویژه‌ای از حرم مطهر رضوی ثبت کرده است

  • کد خبر: ۳۳۱۵۵۴
  • ۱۹ ارديبهشت ۱۴۰۴ - ۱۱:۳۴
لحظات قدسی در صحن عتیق | گفت‌وگو با علی حسینیان که عکس‌های ویژه‌ای از حرم مطهر رضوی ثبت کرده است
علی حسینیان می‌گوید: صحنه‌ای دیدم یک کبوتر سفید آمد و روی سر خانمی نشست و در فرهنگ مشرق‌زمین، کبوتر سفید نماد همای سعادت بوده؛ نوعی نذر یا تبرک. این عکس هنوز هم برایم یکی از تأثیرگذارترین تصاویر آن پروژه است.
به گزارش شهرآرانیوز، وقتی صحبتِ عکاسی از حرم مطهر رضوی می‌شود، اغلب ذهن‌ها به ثبت جمعیت زائران، لحظه‌های دعا و مناجات آنها یا شکوه گنبد و گلدسته معطوف می‌شود؛ اما برای علی حسینیان این روایت، عمیق‌تر بود، روایتی از ثبت جزئیات فراموش‌شده‌ای که زیر لایه‌های تاریخ و غفلت پنهان مانده بودند. او نه برای به تصویرکشیدن آنچه همه می‌بینند که برای مستندسازی شکوه معماری و هنر اسلامی پا به حرم گذاشت، با نگاهی پژوهشگرانه، وسواسی مثال‌زدنی و احترامی که در لحظه‌لحظه ثبت عکس‌هایش جاری است.
گفت‌وگویی که در ادامه می‌خوانید، روایتی است از ۸ سال عکاسی مداوم، از پرسه‌زنی‌های خلاقانه در صحن‌ها، از کبوتر سپیدی که همای سعادت شد و از مردی که دوربینش را به چشم دل وصل کرد تا حرم را نه‌فقط ثبت، بلکه حس کند.

چطور شد که وارد پروژه عکاسی از شاهکار‌های حرم رضوی وارد شدید؟

در سال ۱۳۸۹ من به‌صورت رسمی به‌عنوان کارمند واحد آفرینش‌های هنری آستان قدس رضوی استخدام شدم. هدف اصلی، ثبت تصویر تمامی شاهکار‌های هنری حرم رضوی بود؛ آثاری که پیش‌تر یا به شکل آنالوگ ثبت شده بودند یا اصلاً تصویری از آن‌ها موجود نبود. یکی از محور‌های این طرح، کتیبه‌های بی‌نظیر مسجد گوهرشاد بود؛ جایی که به‌گمان من، از نظر تعدد و ظرافت کتیبه‌ها در ایران بی‌نظیر است. در ابتدا بنا بود برای این پروژه از عکاسان خارجی استفاده شود، اما وقتی وارد مجموعه شدم، مسئولیت سامان‌دهی کامل آرشیو آنالوگ آستان قدس را به عهده گرفتم.

فیلم‌ها و اسلاید‌های بسیاری وجود داشت که نیاز به پاک‌سازی، اسکن، دیجیتال‌سازی، ادیت و آرشیو مجدد داشتند. حتی جزئیاتی مثل دمای نگهداری، نوع کاغذ مناسب، نحوه شست‌وشوی نگاتیو‌ها و فرمت فایل‌ها هم بررسی و تعیین شد. پس از سامان‌دهی آرشیو، وارد مرحله انتخاب و پردازش عکس‌ها شدیم. برخی از آن تصاویر چنان کیفیت بالایی داشتند که با ادیت دقیق، به‌نظر می‌رسید با دوربین‌های دیجیتال امروزی گرفته شده‌اند.

به من گفتند که قرار است مجموعه‌ای از کتاب‌های نفیس درباره شاهکار‌های هنری حرم منتشر شود؛ کتابی درباره فرش‌های حرم، کتابی درباره کاشی‌کاری‌ها و... نمی‌دانم دقیقاً چه اتفاقی افتاد، اما من اعلام آمادگی کردم و پذیرفتم پروژه را اجرا کنم. به شکل غیررسمی تأیید اولیه گرفتم و تجهیزات لازم را برایم تهیه کردند. من هم تصمیم گرفتم کار را با دقت و پشتوانه علمی آغاز کنم. شروع کردم به مطالعه درباره تاریخ مسجد گوهرشاد، ویژگی‌های هنری آن، زاویه‌های مناسب نور در طلوع و غروب و بهترین فصل برای عکاسی. آن زمان هنوز دوران تولیت آقای طبسی بود و دریافت مجوز برای عکاسی داخل حرم بسیار دشوار. حدود سه تا چهار ماه طول کشید تا این مجوز صادر شود.

 اواخر شهریور تا اواسط مهر را برای عکاسی انتخاب کردم. با کمک بالابر از تمام کتیبه‌های مسجد گوهرشاد عکس گرفتم. سپس مراحل ادیت، طراحی و چاپ کتاب آغاز شد. کتابی بسیار نفیس با جلد سخت آماده شد که با وسواس فراوان تولید و طی مراسمی رسمی رونمایی شد. پس از آن، رویکرد آستان قدس نسبت‌به من تغییر کرد. من هم پیشنهاد دادم که عکاسی از صحن عتیق را آغاز کنیم. این مسیر ادامه پیدا کرد و تا ضریح مطهر پیش رفت. در مجموع، اجرای این پروژه ۸ سال به طول انجامید و هر فاز آن، حدود یک سال زمان برد.

آیا تجربه‌ای احساسی یا معنوی در جریان عکاسی از بنا‌های مذهبی داشتید که بر روند کاری شما تأثیر بگذارد؟

نمی‌دانم برای دیگران هم پیش آمده یا نه، اما چند وقت پیش سفری به خراسان داشتم و به‌نوعی خراسان‌گردی کردیم. از سمت خواف و تربت عبور کردیم تا به مسجد تاریخی زوزن رسیدیم. آنجا برای من یک تجربه کاملاً متفاوت بود. برخی سازه‌ها هستند که گویی شما را می‌گیرند، درگیرتان می‌کنند. من این حس را پیش‌تر در مسجد گوهرشاد هم تجربه کرده بودم؛ بنایی با انرژی عجیب و خاص که واقعاً نمی‌دانم چطور باید آن را توصیف کنم. 

اینکه انسان مذهبی باشد و بتواند با فضا ارتباط بگیرد یک مسئله است، اما مطالعه درباره معماری و ویژگی‌های بصری یک بنا، موضوعی دیگر. با این حال چیزی که من را در گوهرشاد درگیر کرد، صرفاً علمی یا مذهبی نبود؛ یک انرژی بسیار قوی در فضا وجود داشت. من هر روز در آن محیط و در ارتباط با آدم‌هایش غرق می‌شدم. نکته‌ای که به من تأکید شده بود، این بود که نباید کاری کنم که فضای حسی و آرامش زائران به هم بخورد.

نمی‌دانم چقدر در این کار موفق بودم، اما تلاش کردم با احترام به این فضا و با توجه به انرژی مثبتی که وجود داشت، نوعی ارتباط درونی با بنا برقرار کنم. در مجموع باید بگویم فضای قدسی و معنوی حرم مطهر، آن را از سایر بنا‌های تاریخی متمایز می‌کند. این تمایز فقط در معماری یا تزئینات نیست؛ یک حال‌وهوای درونی و اثرگذار است.

در روند عکاسی، آیا لحظاتی پیش می‌آمد که حس کنید سوژه به‌جای آنکه شما دنبالش بروید، خودش سر راهتان قرار گرفته است؟

بله، واقعیت این است که از همان ابتدا برای من روشن بود چه باید بکنم و می‌دانستم اولویت‌های آستان قدس چیست. اما در عمل، حضور من در حرم بیشتر شبیه پرسه‌زدن بود، نه جست‌و‌جو برای سوژه. انگار خودم را سپرده بودم به موجی از اتفاقات که هر بار، من را به سمت تازه‌ای می‌برد. یکی از عجیب‌ترین اتفاقاتی که برایم افتاد، مربوط به روزی است که در صحن عتیق مشغول عکاسی بودم. نزدیک نماز مغرب شد، ناچار شدم سه‌پایه را جمع کنم و بالابر را هم برگرداندم در همین فاصله ناگهان صحنه‌ای دیدم یک کبوتر سفید آمد و روی سر خانمی نشست. عجیب‌تر اینکه من هیچ نورسنجی‌ای نکرده بودم؛ نوری که دوربینم تنظیم شده بود مربوط به چند ساعت قبل بود.

 فقط در لحظه شاتر زدم؛ نه می‌دانستم عکس می‌افتد یا نه، نه اصلاً فرصت تحلیل داشتم. کبوتر پر زد و رفت. وقتی بعدتر عکس را دیدم، حیرت کردم. تصویر، کبوتر سفیدی را روی سر آن خانم نشان می‌داد و چند دست اطرافش که در حال گرفتن کبوتر بودند. در فرهنگ مشرق‌زمین، کبوتر سفید نماد همای سعادت است. اگر در جای مقدسی مثل حرم، کبوتر سفید روی سر کسی بنشیند، معنای خاصی دارد؛ نوعی نذر یا تبرک. این عکس را با وسواس خاصی ادیت کردم و هنوز هم برایم یکی از تأثیرگذارترین تصاویر آن پروژه است.

یک لحظه قدسی در صحن عتیق |  گفت‌وگو با علی حسینیان، عکاسی که عکس‌های خاصی از حرم مطهر رضوی ثبت کرد

عکس از علی حسینیان

چه چیزی برایتان در این پروژه از همه مهم‌تر بود؟ چه دغدغه‌ای داشتید که شما را به ادامه این مسیر ترغیب می‌کرد؟

برای من، مهم‌ترین موضوع در این مسیر، دانستن قدر داشته‌ها و میراث‌مان بود. ما با گنجینه‌ای عظیم طرف هستیم، اما اگر ندانیم هر بخش از آن در چه دوره‌ای ساخته شده، چه ویژگی خاصی داشته و اصلاً چرا به آن شکل کار شده، انگار فقط از سطح رد شده‌ایم. خیلی از سازه‌های معماری ایرانی‌ـ‌اسلامی در دل خود داستان‌هایی دارند؛ مثل پسته‌ای که پوسته‌اش را باید شکست تا به مغزش رسید. امیدوارم این کتاب‌ها بتوانند بخشی از آن داستان‌ها را ماندگار کنند. سعی کرده‌ام در این کتاب‌ها اطلاعاتی بیاورم که مثلاً مشخص شود چرا در فلان دوره کاری به این شکل انجام شده؛ چرا فلان طرح انتخاب شده و پشت آن چه فکری بوده است.

وقتی کسی این را بخواند، متوجه می‌شود که مثلاً نور در معماری حرم تصادفی نبوده، یا زاویه سایه‌ها، مسیر حرکت، ورودی‌ها و همه‌چیز با نیت خاصی طراحی شده‌اند. اینجا قرار نبوده فقط فضای اندوه باشد، بلکه نیتی در ساخت حرم وجود داشته که زائر با لبخند، با شادی، با انرژی مثبت وارد شود و دعا کند. من تلاش زیادی کردم تا عکس‌هایی بگیرم که این معنا را منتقل کند، نه فقط تصویر یک بنای زیبا را. نمی‌دانم چقدر موفق بودم، اما می‌دانم همه توانم را گذاشتم. هدف آستان قدس اشاعه ترویج فرهنگ رضوی بود، اما به آن عمل نمی‌شد.

بعد از مدتی تصمیم به استعفا بگیرم. احساس کردم دیگر توان پیش‌برد کار را در ساختار موجود را ندارم. من به نمایشگاه‌های عکاسی در اروپا فکر می‌کردم؛ به موزه ملی، به خانه‌های فرهنگی نیویورک، لندن، پاریس... جایی که هم معماری معنوی ما دیده شود و هم توان داخلی‌مان.

 

چه مشکلاتی در برگزاری جشنواره‌ها و نمایشگاه‌های هنری وجود دارد؟

مشکلات عمده در برگزاری جشنواره‌ها و نمایشگاه‌ها شامل کمبود بودجه و ناهماهنگی در مدیریت‌ها است. این مسائل منجر به کاهش کیفیت رویداد‌ها و عدم توانایی هنرمندان در معرفی آثار خود به شکل مناسب می‌شود. علاوه بر این، تغییرات پیوسته در مدیریت‌ها و سیاست‌های برگزارکنندگان نیز می‌تواند به بی‌ثباتی و کاهش کیفیت رویداد‌ها منجر شود.

چرا برخی جشنواره‌ها و نمایشگاه‌ها باوجود برگزاری، کیفیت لازم را ندارند؟

به دلیل مشکلات اقتصادی و ناهماهنگی‌های داخلی، بعضی از جشنواره‌ها و نمایشگاه‌ها به جای تمرکز بر کیفیت، بیشتر جنبه گزارشی دارند. همچنین، تغییرات در سیاست‌های برگزارکنندگان و عدم اختصاص منابع کافی باعث می‌شود که برخی رویداد‌ها به شکلی ضعیف و ناکافی برگزار شوند، بدون آنکه توانسته باشند از استعداد‌ها و هنرمندان به درستی حمایت کنند.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->